وقتی مغزها از یک کشور فرار می کنند
۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۴, پنجشنبهفرار مغز ها و یا مهاجرت جوانان مجرب به خارج، به ویژه برای کشور های در حال توسعه مشکل بزرگی است.
هشدارها بسیار تکان دهنده معلوم میشوند. بانک جهانی تخمین زده است که در نتیجۀ "فرار مغزها" سالانه 23 هزار فرد تحصیل یافته و مسلکی افریقا را ترک میکنند. به اساس محاسبۀ محققان کانادایی،کشورهای جنوب صحرای اعظم، تنها در نتیجۀ مهاجرت داکتران به خارج، سالانه تقریباً دومیلیارد دالر خساره مند میشوند، زیرا این مبلغ قبلاً در آموزش این داکتران به خرج میرسد.
طبعاً این محاسبه زیاد هم دقیق نیست، زیرا بخشی از این پول ها دوباره به نحوی به کشور اولی بر می گردد. مهاجران در خارج کار می کنند و به خانواده ها و دوستان خود در وطن پول می فرستند. مبالغی که به این ترتیب دوباره به وطن اولی مهاجران سرازیر می شود بسیار هنگفت است و تقریباً دو برابر همه کمک های توسعه یی کشورهای صنعتی تخمین زده می شود.
مهاجرت دورانی، اما چگونه؟
از سوی دیگر نباید نادیده گرفته شود که شماری از مهاجران تحصیل یافته و مجرب، که در خارج پول به دست می آورند، پس از چند سال به وطن خود عودت می کنند تا در آنجا کار کنند و یا پول خود را سرمایه گذاری کنند. این را "مهاجرت دورانی" می نامند، و دقیقاً همین مسأله موضوع استراتژی مدرن "ضد فرار مغزها" را می سازد.
یکی از کسانی که روی این استراتژی کار می کند، شتیفان انگینند از انجمن علوم و سیاست در آلمان است. بر بنیاد پژوهش وی شمار کسانی که به صورت دایمی وطن شان را ترک می کنند، روز به روز کمتر می شود.
انگینند می گوید مهاجران مقیم آلمان به صورت روزافزون پس از مدتی به وطن شان برمی گردندو یا بین وطن اصلی شان و آلمان رفت و آمد میکنند.
او می افزاید:«دلیل آن بهتر شدن امکانات رفت و آمد است. شبکه های ایجاد شده اند که از طریق آنها مهاجرت های محدود به زمان ممکن گردیده است، زیرا در کشور دومی آشنایی قبلی با افراد وجود دارد».
اما مقررات و قوانین مهاجرت برای افراد تحصیل یافته و مجرب در آلمان و کشورهای دیگر بسیار سختگیرانه است. به باور انگینند برای مهاجرانی که خواستار عودت به کشور اولی شان اند، با ایجاد برنامه های مشورتی و حمایتی، باید سهولت ایجاد گردد، تا آنها بتوانند در کشور شان یک زندگی جدید را آغاز کنند.
نفع سه گانه
گونیلا فینکه، آمر شورای کارشناسان در بنیاد آلمانی در امور ادغام اجتماعی و مهاجرت می گوید مهاجرت دورانی پیوسته یک "نفع سه گانه" را در بر دارد. به قول وی در قدم نخست خود مهاجر سود می برد. فینکه در این مورد می گوید: «مهاجر در کشور دومی درآمد بهتری دارد و می تواند در آنجا به تحصیلات خود نیز ادامه بدهد، و بالاخره تجارب بیشتر علمی و مسلکی کسب می کند. طبعاً او در این جا (آلمان) می تواند با افراد و یا مراجعی ارتباط برقرار کند که در صورت برگشتن وی به کشور اولی اش او را کمک کنند».
به گفتۀ خانم فینکه در قدم دوم آلمان از مهاجرت دورانی نفع می برد، زیرا این کشور به افراد مجرب و مسلکی نیاز دارد. سوم کشور اولی یا وطن مهاجر سود می برد، زیرا شهروندش با تحصیلات و تجارب بیشتر برمی گردد. این تیوری اما در عمل آن قدر ساده نیست. گونیلا فینکه می گوید آلمان به آن نیروی کار از خارج نیاز دارد که از نگاه تحصیل و تجربۀ کاری در سطح بالا قرار داشته باشند، در حالی که اکثریت مهاجرانی که به این کشور رو می آورند، در قدم اول تحصیلات متوسط و یا پایین دارند. علاوه بر آن یک نسخۀ دقیق برای "نفع سه گانه" وجود ندارد، بلکه در عوض برنامه های گوناگون و پراکندۀ کمکی وجود دارد. یکی از این برنامه های حمایتی در عرصه تعلیم و آموزش است. برخی از کشورهای اروپایی و یا ایالات متحدۀ امریکا امکانات تحصیلات عالی را، با قرضه های بدون سود و یا سود کم، برای مهاجران فراهم می سازند، به شرط آن که مهاجر پس از پایان تحصیلات اش به کشور اولی خود برگردد.
در مجموع حمایت هدفمند از "مهاجرت دورانی" کار دشواری است، زیرا در این مسأله منافع مختلفی مطرح است. بسیاری از سیاستمداران آلمانی از ایجاد سهولت ها در آمدن مهاجران به کشور شان حذر می کنند، زیرا می ترسند در انتخابات طرفداران خود را از دست بدهند. آنها می دانند که شمار زیادی از مردم آلمان هراس از این دارند که مبادا با هجوم مهاجران خارجی به کشور جای کار خود را از دست بدهند. این درحالی است که شرکت های آلمانی برعکس به مهاجران تحصیل یافته، مجرب و ماهر اشد نیاز دارند. اما این شرکت ها کارمندان خارج از کشور را برای طویل المدت می خواهند، نه برای یک زمان موقت.
کلاوس داهمن/ صفی الله ابراهیم خیل
ویراستار: عارف فرهمند