تپهنوردی، ورزش مورد علاقهی آلمانیها
۱۳۸۹ مرداد ۱۸, دوشنبهWandern در زبان آلمانی، معانی گوناگونی دارد: "مهاجرت کردن"، "پیادهروی رفتن"، "کوچ کردن"، "گردش رفتن" و ... معادل تقریبی این فعل در ورزش، که روز ویژهای از سال هم به آن اختصاص داده شده، "تپهپیمایی" و "کوهنوردی" معنی میدهد. این روز (۹ اوت) از سال ۱۸۸۳ در آلمان جشن گرفته میشود. امسال، حدود ۵۰ هزار ورزشکار، تپهپیما، کوهنورد و ورزشدوست از سراسر جهان در ۱۱۰مین دورهی برگزاری ۹ اوت در شهر فرایبورگ آلمان گرد هم میآیند تا با تازههای دنیای ورزش کوهنوردی و تپهنوردی آشنا شوند.
فواید دوستداران طبیعت
از طبیعت و ورزش کوهپیمایی و تپهپیمایی نه تنها ورزشدوستان، بلکه صنعت گردشگری و کارخانههای تولید لوازم و وسایل این ورزش نیز سود میبرند: امروزه کوهنوردان و تپهپیمایان، بخش بزرگی از مصرفکنندگان تولیدات ورزشی، از جمله لباسهای راحت و مناسب، عصا، کلاه، کولهپشتی و حتی سیستم موقعیتیاب (GPS) را تشکیل میدهند. این دوستداران طبیعت و ورزش، در پورتالهای گوناگون، تجربیات خود را در این زمینه با یکدیگر در میان میگذارند، آدرسمناسبترین هتلها و پناهگاهها را با هم رد و بدل میکنند و نامهای عجیب و غریب میوهها و غذاهای خاص این یا آن منطقه را برای یکدیگر مینویسند.
نگاهی به گذشتهها
تاریخچهی Wandern به معنای عام آن، در آلمان با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است. ابتدا این پیشهوران بودند که حین "کوچ" به این شهر و آن کشور، تجربهی حرفهای میآموختند. "فروشندگان دورهگرد" و کسانی که در جستجوی کار بودند، گروه دوم را تشکیل میدادند که به دلایل اقتصادی مجبور به ترک کشور یا مهاجرت میشدند. در اوایل قرن ۱۹، Wandern به عنوان نوعی ورزش و گذران اوقات فراغت مطرح شد. در پی آن دوستداران طبیعت، نهادهای غیرانتفاعی گوناگونی تأسیس کردند. این نهادها از جمله به تهیهی نقشهی راههای کوه و تپه و جنگلهای منطقه پرداختند، آنها را علامتگذاری کردند و برای استراحت ورزشدوستان، کلبههای میانراه ساختند.
"پرندههای کوهپایه" و "سازمان جوانان هیتلری"
در همین دوران، شمار زیادی از دانشآموزان و دانشجویان برلینی، طبیعت را به عنوان "پناهگاه" شهرنشینانی که از تنگی و خشکی و سر و صدای شهر گریزان بودند، کشف کردند و نهادی را به نام "پرندههای کوهپایه" بنیان نهادند. همزمان با این "شهرگریزی" و "طبیعتدوستی"، اصلاحاتی هم در زمینهی آموزش و پرورش در جامعهی آلمان رخ داد که گریز از تن دادن به ساختارهای اجتماعی موجود و احترام به ارزشهای فردی و فردیت را تبلیغ میکرد. در نتیجه انجمن "پرندههای کوهپایه"، به نوعی به کانون "جنبش اعتراضی جوانان" تبدیل شد، جنبشی که تا قرن بیستم هم ادامه داشت: جوانان، گروه گروه، گیتار به دست و کوله به پشت، راهی کوه و جنگل میشدند و شبها، در کنار آتش ترانههای ملی ـ محلی را با اجراهای جدید میخواندند و مینواختند و سودای "انداختن طرحی نو برای جهان" را در سر میپروراندند. باور به "رهبری" و "اطاعت از رهبر"، در مفهومی کاملاً غیرسیاسی، از جمله اصول اساسنامهای این انجمن بود.
همین ویژگیها زمینهی سوء استفادهی ناسیونال سوسیالیستها از این انجمن را فراهم آورد و "پرندههای کوهپایه" در سال ۱۹۳۳، بهطور کامل به "سازمان جوانان هیتلری" پیوست. گسترش "آگاهی نژادی" و ساختن "انسان صادق و سالم آلمانی" هم در صدر وظایف این سازمان قرار داشت. ترانههای ملی ـ محلیای که این جوانان در کوهها و در کنار آتش میخواندند، در زمان ناسیونالسوسیالیستها در خدمت تقویت "احساسات افراطی ملیگرایانهی" آنان بهکار گرفته شد.
دورهی پس از جنگ
پس از جنگ جهانی دوم، از آنجا که فعالیتهای "سازمان جوانان هیتلری" در دوران ناسیونالسوسیالیسم فاجعهبار بود، دیگر امکان این که آلمانیها به سنت ترانههای ملی ـ محلی و گذشتهی فرهنگی پربار کوهپیمایی و تپهپیمایی خود تکیه کنند، وجود نداشت. این رکود بیش از چهار دهه بهطول انجامید. تازه در سالهای پایانی دههی ۱۹۸۰ بود که آلمانیها دوباره به کشف طبیعت و زیباییهای آن رو آوردند؛ دورهای که تا به امروز هم ادامه دارد. بر اساس آمار رسمی، حدود ۴۰ میلیون آلمانی از جمعیت ۸۲ میلیونی این کشور در حال حاضر به تپهپیمایی و کوهنوردی میروند.