خودکشی، دومین علت مرگ دانشجویان ایرانی
۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبهانتشار اخبار جداگانه خودکشی دانشجویان ایرانی، حاکی از بالا رفتن امر خودکشی بین دانشجویان است اما آمار دقیقی در اینباره وجود ندارد. بر اساس یکی از معدود تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته، در فاصله سالهای ۷۷ تا ۸۳، خودکشی دومین علت مرگ، پس از تصادفات میان دانشجویان در ایران است.»
سال ۸۹، معاون دانشگاه صنعتی اصفهان از میزان ۸ خودکشی در هر ترم تحصیلی دانشگاه صتعتی اصفهان خبر داده بود. در همین سال خبر خودکشی جداگانه ۳ دانشجوی پزشکی منتشر شد. سال ۸۷ یکی از دختران دانشجوی دانشگاه آزاد لاهیجان، پس از احضار به حراست دانشگاه، خود را از پنجره این اتاق در طبقه چهارم به حیاط دانشگاه پرت کرد و مرد.
اردیبهشت ۸۹، یکی از دانشجویان دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف اقدام به خودکشی کرد و بخشی از "متن وصیتنامه" او توسط خبرگزاریهای داخل ایران منتشر شد.
افسردگی جوانان
این دانشجو در "وصیتنامه" خود نوشته بود: «من میتوانستم رشته بهتری قبول شوم اما در رشتهی فيزيک مشغول به تحصيل شدم. مسائلی كه بايد حل كنيم مسائل بسيار پيچيدهای است و جوابهای شيرينی دارد اما متاسفانه حلالمسائلهايی كه وجود دارد باعث میشود پاسخ تمام اين سوالات پيچيده را به راحتي كپی كنيم و به استادان خود تحويل دهيم. اينجا مثل مدرسه همه به درس خواندن فكر میكنند و فضای دوستی حاكم نيست.»
سعدی پیوندی، کارشناس مسائل آموزشی معتقد است نظام آموزشی ایران خود یکی از دلایل "افسردگی جوانان" و در نهایت خودکشی است. آقای پیوندی میگوید: «درباره تأثیر نظام آموزشی بر پدیده خودکشی در ایران، میتوان از دو زاویه نگاه کرد. از زاویه عملکرد نظام آموزشی روی جوانان برای نمره آوردن و موفق شدن فشار است. بهخصوص مسئله کنکور، از همان سال اول دبستان همه نگاهها معطوف به قبول شدن یا نشدن در کنکور است. در سالهای گذشته شاهد خودکشی افرادی بعد از اعلام نتایج کنکور بودهایم.»
آقای پیوندی نظام آموزشی در ایران را یکی از دلایل "افسردگی" میخواند و میگوید: « در محیط آموزشی ایران فضای شادی وجود ندارد. انواع ممنوعیتها وجود دارد. همچنین تبلیغات ایدئولوژیک و مذهبی در این محیطها صورت میگیرد. همه این عوامل باعث میشوند برخلاف بسیاری از کشورهای دنیا، محیط های آموزشی در ایران به محلی برای فشار روانی تبدیل شوند.»
تفاوت خودکشی در ایران و کشورهای غربی
یک دانشجو در تهران که بهخاطر مسائل عاطفی دست به خودکشی زده است، تجربه خود را چنین بازگو میکند: «خودکشی من به سه یا چهار سال پیش برمیگردد. با یک دختر دوست بودم و به او خیلی علاقه داشتم. تا اینکه احساس کردم این دختر شیطنت میکند. اصلا نمیتوانستم برای خودم این مسئله را هضم کنم که میخواهد با کسی دیگری برود. شب خودکشی باهم تلفنی حرف میزدیم، من قضیه خودکشی را به او گفتم و او باور نمیکرد و میخندید. یک تیغ برداشتم و به او گفتم الان در حمام هستم و یک تیغ برداشتم. او یکدفعه ترسید. به دوستان و فامیل و هر که میشناخت زنگ زد. اصلا نمیخواستم خودکشی کنم ولی بعد از مدتی خودم هم باور کردم. فقط میخواستم ببینم آن دختر چه قدر به من علاقه دارد. فکر میکردم با این کار میتوانم طرف را به خودم بیشتر جذب کنم. فکر کاملا احمقانهای بود.»
خودکشی پدیدهای است که در همه کشورها اتفاق میافتد. اما ویژگی پدیده خودکشی در جامعه ایران چه تفاوتی با کشورهای پیشرفته دارد؟ سعید ییوندی معتقد است، دلایل خودکشی در کشورهای غربی و ایران بسیار با هم متفاوت است.
سعید پیوندی میگوید: «دلایلی که از نظر اجتماعی میتوانند در کشورهای غربی عامل خودکشی باشند، به احتمال زیاد در مورد جامعه ایران صدق نمیکنند و بالعکس. جز مواردی مانند فقر، بیکاری یا ... که به طور عمومی میتوانند هم در ایران و هم در غرب عامل تشدیدکننده خودکشی باشند، تمام تلاشهای رسمی در ایران برای محدود کردن جوانان با اشکال مختلف صورت میگیرد.»
HK/AJ