فراخوان به حذف خشونت در سالگرد قتل فروهرها
۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبهمرگ او و همسرش حلقهای از قتلهایی را تکمیل کرد که بعدها از آن به نام قتلهای زنجیرهای یاد شد.
از دیگر قربانیان قتلهای زنجیرهای سال ۷۷ میتوان محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، شاعر و مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، مجید شریف، شاعر و نویسنده، و پیروز دوانی، نویسنده و مترجم، را نام برد.
در بیانیهی ۳۳۶ تلاشگر اجتماعی از «داستان مظلومانه غرقه در خونشدن» فروهرها و چند تن دیگر از دگراندیشان به عنوان «جنایت»هایی یاد شده که «روح و روان جامعه» را مشوش و «اذهان عمومی درون و بیرون کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.».
نقش خاتمی در برملا شدن قتلها
در این بیانیه با اشاره به اعتراض عمومی به این قتلها به طور تلویحی از تلاشهای محمد خاتمی، رئيسجمهور وقت، برای برملا شدن و پیگرد عاملان تقدیر به عمل آمده وگفته شده که اگر کوشش وی و «تلاشهای آگاهیبخش مطبوعات نبود این زنجیره همچنان افسارگسیخته به قربانی گرفتن ادامه میداد.».
وزارت اطلاعات در سال ۷۷ با صدور اطلاعیهی بیسابقهای عوامل قتلها را عناصری «خودسر» از درون وزارت اطلاعات نامید و محمد خاتمی کمیتهی ویژهای را مامور پیگیری این پرونده کرد. این تیم پس از یک ماه تحقیق اعلام کرد که مقامهای بلندپایهی وزارت اطلاعات در این قتلها دست داشتهاند. پس از انتشار گزارش کمیته، قربانعلی دری نجفآبادی، وزیر وقت اطلاعات، برکنار و علی یونسی جایگزین او شد.
۳۳۶ کنشگر اجتماعی در بیانیهی خود تأکید میکنند که این قتلها از آن جهت بیشتر نفرتانگیز بود که برخی از «عوامل حاکمیت مرتکب این جنایت شده و مأمورانی که مطابق شرح وظایف قانونی و عرفی و اخلاقی میباید از حقوق شهروندی افراد جامعه دفاع کنند، از شهروندانی عادی و بیدفاع قربانی گرفتهاند.
قتلهای زنجیرهای اگر چه که سالها پیش از سال ۷۷ آغاز شد اما در این سال با به قتل رسیدن چهار نویسنده و دو فعال سیاسی ظرف کمتر از دو ماه به طور جدی فضای سیاسی ایران را تحت تاثیر قرار داد.
در بیانیهی یادشده گفته میشود، خشونتهای پس از انقلاب که «آسیبهای جدی به گفتمان سیاسی ایران» وارد کرده پس از انتخابات ۲۲ خردادماه نیز در برخورد با «اعتراضهای مسالمتآمیز یا در بازداشتگاههایی همچون کهریزک، ترورهای خیابانی در مناطق مرزی یا اعدامهای شتابزدهی خارج از قانون» نمود پیدا کرده است.
از تجربیات تاریخی باید درس گرفت
کنشگر اجتماعی خشونت را تقبیح کرده و به کارگیری و پشتیبانی از آن را عاملی میدانند که جز خشونت، کینهتوزی و عقبماندگی حاصل دیگری در بر ندارد.
در این بیانیه تصریح شده که اگر «منطق خشونت جای مسالمت و گفتوگو، قانون و رعایت حقوق دیگران» را بگیرد «دور باطلی از خشم و حذف» به وجود میآید که «راه به هیچ بیراههای» نخواهد برد.
نویسندگان بیانیه در پایان با «ارج نهادن به آرمانهای ایران و آزادیخواهی» هر گونه خشونت اعمال شده چه در درون و چه در بیرون قدرت سیاسی را «خلاف منافع ملی و مصالح کشور» دانسته و به عاملان و آمران آن هشدار میدهند که از تجربیات تاریخی درس بگیرند.