پانزده سال پس از نسلکشی در رواندا
۱۳۸۸ فروردین ۱۸, سهشنبهپانزده سال از نسلکشی در رواندا میگذرد و هنوز هم بحث در زمینهی نقش جامعهی بینالمللی در ممانعت از این جنایت ادامه دارد. ۸۰۰ هزار نفر در مقابل چشمان نیروهای کلاهآبی سازمان ملل به قتل رسیدند. نیروهای سازمان ملل در اواخر سال ۱۹۹۳ میلادی بخاطر درگیریهای روزافزون بین دو قوم توتسی و هوتو به رواندا اعزام شدند.
دو ماه قبل از آغاز جنایت، ژاگ راجر بوبو، فرستادهی ویژهی سازمان ملل به رواندا، این تلگراف را به مقر سازمان ملل در نیویورک مخابره کرد:« به سازمان ملل متحد، نیویورک. افزایش تظاهرات خشونت آمیز مشاهده میشود. پرتاب خمپاره در شبها، قتلهائی با انگیزههای سیاسی و قومی. منابع موثق به اطلاع ما رساندهاند که گروههای مسلح انبارهای خود را پر کرده و میخواهند سلاح بین هواداران خود تقسیم کنند. اگر چنین شود، وضعیت امنیتی بد خواهد شد و خطر جدی برای کارمندان سازمان ملل و غیرنظامیان وجود خواهد داشت.»
خانم لیندا ملوورن، ژورنالیست بریتانیائی که در کتاباش به نقش غرب در نسلکشی رواندا پرداخته است، میگوید: «دولت بلژیک از وضعیت خبر داشت و یک هفته قبل از وقوع کشتار، در سازمان ملل از دولتهای آمریکا و بریتانیا خواست که نیروهای حافظ صلح را تقویت کنند. آنها بخاطر مسئلهی مالی از اجابت این خواست طفره رفتند و این نشانهای بود برای آنهائی که تصمیم به کشتار داشتند. آنها فهمیدند که میتوانند برنامهی خود را عملی کنند و دنیا هم کاری نخواهد کرد.»
نیروهای حافظ صلح، نظارهگر قتل عام
وقتی در روز ۷ آوریل سال ۱۹۹۴ کشتار آغاز شد، نیروهای حافظ صلح فقط نقش نظارهگر داشتند. نخست وزیر کشور در مقابل چشمان آنها به قتل رسید. وقتی ۳ هزار نفر از قوم توتسی به پایگاه نیروهای بلژیکی حافظ صلح پناه بردند و با کشته شدن چند نفر از این نیروها، دستور خروج آنها داده شد، این ۳ هزار نفر زن و کودک بدون محافظ مانده و توسط شبهنظامیان هوتو قتل عام شدند.
خانم ملوورن میگوید:« چشم دنیا در آن روزها به یوگسلاوی دوخته شده بود. وقتی قوم کشی آغاز شد، نگاه هم سازمان ملل و هم رسانهها به بالکان بود. رواندا برای سازمان ملل و رسانهها و مطبوعات نقشی ایفا نمیکرد. حتی وقتی سازمان امدارسانی اوکسفام در روز ۲۹ آوریل برای نخستین بار سخن از نسلکشی راند، کسی به آن گوش نکرد.»
پرهیز از واژهی “نسلکشی“
در آن روزها از نیروهای بینالمللی فقط برای خروج خارجیان از رواندا استفاده شد و حتی خواهش فرماندهی کانادائی نیروهای سازمان ملل هم برای مداخله، از سوی شورای امنیت رد شد. سیاستمداران مهم جهان از بکار بردن اصطلاح نسلکشی پرهیز کردند و بیل کلینتون رئیس جمهور وقت در آمریکا سخن از جنگ قبائل راند.
تنها بعدها کوفی عنان، که در آن زمان مسئول یکی از بخشهای سازمان ملل در نیویورک بود، در سمت دبیرکل مسئولیت بینالمللی عدم جلوگیری از این جنایت را پذیرفت و گفت: «ما نباید هیچگاه فراموش کنیم که بصورت دسته جمعی مرتکب خطا شدیم و از ۸۰۰ هزار انسان بیگناه، مردان، زنان و کودکان در رواندا حفاظت نکردیم. ما باید این مسئولیت را بپذیریم که به اندازهی کافی در راه توقف نسلکشی تلاش نکردیم.»
MA/KG