1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

"یک جایی"، در میانه‌ی افسردگی... • گالری نماهای فیلم

۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

سوفیا کوپولا، کارگردان ۳۹ ساله‌ی آمریکایی، در فیلم بی‌نقص و کم دیالوگ "یک جایی"، به پشت صحنه‌‌ی پرزرق و برق سینمای هالیوود سرک می‌کشد و با نگاه تیزبین دختری کنجکاو، روزمرگی زندگی هنرپیشه‌‌ای افسرده را به تصویر می‌کشد.

https://p.dw.com/p/Q71B
پوستر فیلم "یک‌جایی" از سوفیا کاپولا‌عکس: TOBIS Film
سوفیا کوپولا، کارگردان ۳۹ ساله‌ی آمریکایی، هنگام دریافت تندیس شیر طلایی شصت و هفتمین جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم ونیز به‌خاطر تازه‌ترین فیلمش "یک جایی"، بیش از هر کس از پدر خود سپاسگزاری کرد و گفت: «پدر! بابت تمام چیزهایی که به من آموختی، ازت متشکرم.» پدر او فرانسیز فورد کوپولا، فیلمساز برجسته‌ی آمریکاست و برهه‌ای از زندگی او، دستمایه‌ی فیلم "یک جایی" دخترش، سوفیا. ولی از نظر مضمونی، نقش اصلی فیلم را همین دختر، که در آن زمان ۱۱ سال بیشتر نداشت، بازی می‌کند. به عبارتی، داستان زندگی پدر، از نگاه او بازگو می‌شود. این فیلم از روز ۱۱ نوامبر در سینماهای آلمان به نمایش در آمده است. اولین نما، القاگر مضمون

فیلم "یک جایی"، با چند نمای دور و طولانی آغاز می‌شود: دوربین، فِراری سرخ آخرین مدلی را که در جاده‌‌ای به سرعت در حال حرکت است، دنبال می‌کند. صدای گوشخراش موتور این خودروی شیک، لاینقطع به گوش می‌رسد. خود فِراری، ولی گاهی از سمت چپ، از کادر بیرون می‌رود، برای مدتی ناپدید می‌شود و پس از چند لحظه‌، دوباره از پشت در کادر قرار می‌گیرد. اگر کسی به جاده‌های ایالت کالیفرنیا آشنا باشد، می‌تواند حدس بزند که راننده به شهر سینمایی این ایالت، ُلس‌آنجلس نزدیک می‌شود. وگرنه باید مدتی حوصله به خرج دهد تا فِراری، روبروی هتل معروف "شاتو مرمن" که محل آمد و شد هنرپیشه‌ها و کارگردانان و دست‌اندرکاران سینما است، بایستد. این تصاویر طولانی و تکراری، هم ریتم فیلم را مشخص می‌کنند و هم موضوع آن را که یک‌نواختی، افسردگی، کشف هویت و یافتن راه آینده، بخشی از آنست.

Szenenbild aus dem Film Somewhere Flash-Galerie
نمایش رابطه‌ی یک "پدر و دختر"، یکی از دستمایه‌های فیلم "یک‌جایی"استعکس: TOBIS Film

"پدر و دختری"

بخش دیگر، نمایش رابطه‌ی "پدر و دختری" است. این دختر (با نام "کلو" و بازی الی فانینگ) که با استعداد و نازپرورده است، به شدت از کمبود محبت رنج می‌برد؛ مادرش پس از یازده ‌سال، مسئولیت او را به پدر وامی‌گذارد، تا اندکی هم به "خود و زندگی خود" بپردازد. پدر، (با نام "جانی مارکو" و بازی استیون دورف) از آن‌جا که هنرپیشه‌ی مشهوری است و دائم باید در "صحنه" حضور داشته باشد، توانایی و وقت پذیرش این وظیفه‌ی سنگین را ندارد. تنها چاره، نام‌نویسی در یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی است. تا آغاز مدرسه، "کلو" که همان سوفیا کوپولا باشد، پدر را که فرانسیز فورد کوپولا است، دنبال می‌کند و تا حدی به زندگی یک‌نواخت و کسالت‌بار او، روح و رنگ تازه‌ای می‌بخشد.

پشت صحنه‌‌ی هالیوود

سوفیا کوپولا، در فیلم بی‌نقص و کم دیالوگ "یک جایی"، به پشت صحنه‌‌ی پرزرق و برق سینمای هالیوود سرک می‌کشد و با نگاه تیزبین دختری کنجکاو، روزمرگی زندگی یک هنرپیشه‌ی موفق را از شرکت در برنامه‌های تلویزیونی و استودیوهای عکاسی گرفته تا دیدن "پیپ‌شو" در اطاق‌های هتل و برگزاری جلسات مشروب‌خواری و مصرف مواد مخدر... به تصویر می‌کشد. شخصیت اصلی فیلم "یک جایی"، نماینده‌ی قشری است که همه‌ی رویاهایش به واقعیت بدل شده و همه‌ی آرزوهای ممکن‌اش برآورده شده ‌است. در این دنیا، تنها پوچی و دلمردگی است که حکومت می‌کند؛ این که آیا "جانی مارکو"، پس از جدایی از دخترش دوباره می‌تواند آرزوها و رویا‌‌های تازه‌ای برای خود دست‌وپا کند، در پایان فیلم ناروشن می‌ماند. در واقع پایان فیلم، آغاز آن است: "جانی مارکو"، سوار بر فِراری سرخ آخرین مدلش در جاده‌های کالیفرنیا بی‌هدف رانندگی می‌کند. پس از مدتی ویراژ دادن، "یک جایی" خسته می‌شود و ترمز می‌کند... سوفیا کوپولا، پیام فیلم خود را در این دو صحنه خلاصه کرده است. نماهای دیگر در خدمت شرح و بسط آن به خدمت گرفته شده‌اند.

Szenenbild aus dem Film Somewhere
سوفیا کاپولا در حال کارگردانیعکس: TOBIS Film

کارگردانی با سابقه‌ی هنرپیشگی

"یک جایی"، چهارمین فیلم سوفیا کوپولاست که "هنرپیشگی" را از سن یک سالگی خود آغاز کرده است: وقتی فرانسیز فورد کوپولا، در تدارک فیلمبرداری صحنه‌ی غسل تعمید در آخرین نما‌های فیلم شاهکارش "پدرخوانده" بود، یک لحظه هم برای واگذار کردن این نقش به دختر یک ساله‌‌ی خود تردید نکرد. سوفیا، پس از آن در فیلم‌های دیگر پدرش، از جمله "خودی‌ها"، در سال ۱۹۸۳ و "کاتن کلاب" در سال ۱۹۸۴ (در کنار ریچارد گیر) بازی کرده است.

سوفیا کوپولا، اولین فیلم خود را با عنوان "خودکشی باکره‌ها" در سال ۱۹۹۹ ساخت. "گمشده در ترجمه" (۲۰۰۳)، دومین فیلم او بود که نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد. این اثر نیز مانند فیلم "یک جایی"، بر اساس خاطرات پدرش از کار با کوروساوا، کارگردان مشهور ژاپنی، ساخته شده است.

برای پی بردن به داستان فیلم "یک جایی" و دیدن نماهای آن، روی نشانه‌ی » کلیک کنید:

Szenenbild aus dem Film Somewhere Flash-Galerie
جانی مارکو ‌(با بازی استیون دورف)، هنرپیشه‌ی موفقی است که از تنهایی، افسردگی و یک‌نواختی زندگی رنج می‌برد. اغلب خود را در اطاقی در هتل حبس می‌کند و به تماشای "پیپ شو"‌ی دو خواهر دوقلوی زیبارو، روز را به شب می‌رساند...عکس: TOBIS Film

Szenenbild aus dem Film Somewhere Flash-Galerie
جانی مارکو، در این شرایط روحی نابسامان، ناگزیر است با مشکل دیگری هم دست وپنجه نرم کند: همسر سابق جانی که مسئولیت بزرگ‌کردن دختر مشترک آنان را (با نام "کلو" و بازی الی فانینگ) به عهده‌داشته، ناگهان تصمیم می‌گیرد، به خود و زندگی خود نیز بپردازد. از این رو کلو را نزد جانی می‌فرستند تا از این پس، او از کلو مراقبت کند...عکس: TOBIS Film

Szenenbild aus dem Film Somewhere Flash-Galerie
جانی مارکو که مسئولیت سنگین "هنرپیشگی" را بر دوش دارد، از بازی کردن نقش "پدری مهربان" چندان خشنود نیست. با این حال وظیفه‌ی مراقبت موقتی از کلو را تا شروع سال تحصیلی به عهده می‌گیرد و می‌کوشد، در این میان ساعات خوش و به یادماندنی‌ای را با او بگذراند...عکس: TOBIS Film

Szenenbild aus dem Film Somewhere Flash-Galerie
... از جمله او را در مراسم بزرگداشت خود و دریافت جایزه به رُم می‌برد و به دست‌اندرکاران بانفوذ سینمای ایتالیا معرفی می‌کند. مارکو، با وجود آنکه خود به این گروه تعلق دارد، ولی در میان آنان احساس بیگانگی می‌کند...عکس: TOBIS Film

Szenenbild aus dem Film Somewhere Flash-Galerie
جانی مارکو، پس از دریافت جایزه در میان رقصندگان زیبارو... پس از این مراسم، جانی و کلو، مخفیانه و بدون خداحافظی از دوستانشان، از در پشتی، هتل را ترک می‌کنند...عکس: TOBIS Film

Szenenbild aus dem Film Somewhere Flash-Galerie
جانی و کلو در مراسمی مشابه! هر دو باید ظاهر را حفظ کنند: میلیون‌ها نگاه بینندگان تلویزیون در سراسر جهان به آنان دوخته شده...عکس: TOBIS Film

Szenenbild aus dem Film Somewhere Flash-Galerie
جانی مارکو، پس از آن که کلو را به مدرسه‌ی شبانه‌روزی رسانده، دوباره احساس تنهایی و افسردگی می‌کند... آیا او دوباره می‌تواند، شور و امید به زندگی را در خود زنده کند؟عکس: TOBIS Film

FF/KG

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه