روز جهانی دیده شدن ترنسها ● پای صحبت یک ترنس
۱۳۹۸ فروردین ۱۰, شنبهپائولا ایرنه ویلا، جامعهشناس آلمانی- آرژانتینی میگوید: «جنسیت چیزی نیست که ما داریم، جنسیت آن چیزی است که انجام میدهیم.»
جنسیت در دنیای مدرن، معنایی چند وجهی دارد و چیزی است که در مراحل و سطوح مختلف بیولوژیک و اجتماعی شکل میگیرد. حتی افزودن نامهای دیگر به "زن" یا "مرد"، بیانگر هویت پیچیده فردیت انسان نیست و هر نامگذاری میتواند یک گروهبندی کاملا کلی تلقی شود.
انسانها در رفتار روزانهشان، با زبان بدن و اشاره، دائما پیام میرسانند که به چه جنسیتی تعلق دارند. هر فردی مسئول نمایش "درست" این امر و موظف به یادگیری اصولی است که این نمایش را طبیعی جلوه دهد.
اما هر انسانی علاوه بر هویت جنسی بیولوژیک، هویت جنسی اجتماعی یا هویت جنسی روانی نیز دارد. هویت جنسی بیولوژیک و هویت جنسی روانی افراد لزوما یکی نیست. یک زن یا یک مرد ممکن است با وجود هویت بیولوژیکی "زن" یا "مرد"، تصویری درونی و کاملا شخصی از هویت جنسی خود داشته باشد.
به مناسبت روز جهانی دیده شدن ترنسها پای صحبت یک ترنس ایرانی نشستهایم. او که هویت جنسی خود را مدتهاست آشکار کرده، از فراز و نشیبهای این آشکارسازی و دشواریهای کار و زندگی در فضای فرهنگی و اجتماعی ایران حرف میزند. نامش "امی" است و در رشته حقوق درس میخواند.
................
● تعریف ترنس چیست. ترنس یعنی که؟
فردی است که هویتش با رفتارها و نقشهای جنسی تعیین شده از بدو تولد همخوانی ندارد، اگر مرد است رفتارهایی را که از او انتظار دارند، ندارد و بالعکس. البته با این تعریف میتوان افرادی را هم زیر مجموعه ترنسها قرار داد؛ هر چند خودشان به آن اذعان نکنند. اذعان به داشتن هویتی مخالف هویت مشخص شده از سمت جامعه، عامل مهمی است. البته این که هر فرد هویت زنانه یا مردانه را در چه میبیند، تعریف ثابتی ندارد.
● امی از چه زمانی پی بردی که ترنس هستی؟
من از بچگی با دیگران تفاوت داشتم اما خانوادهام این تفاوت و رفتارهای دخترانه مرا به دلیل سن پایین جدی نمیگرفتند و جزیی از رفتارهای کودکانه تلقی میکردند. از اول دبیرستان بود که با مفهوم ترنس بودن آشنا شدم و متوجه شدم که من هم یک ترنس هستم.
● برخوردها در مدرسه بدتر بود یا در خانواده یا جامعه؟
آزار و اذیت و موانع زیادی در مدرسه و جامعه درباره هویت جنسی وجود دارد اما آدم زود یاد میگیرد فیلم بازی کند تا همرنگ جماعت شود. در دوران ابتدایی مشکل خاصی وجود نداشت. مشکل برای من از دوران راهنمایی شروع شد که زمان تغییرات بلوغ و بروز امیال جنسی است. بعضی از پسرها برای کنجکاوی یا تخلیه هیجانات جنسی، به همجنسهایی روی میآورند که شبیه دخترها هستند یا ضعیفاند و توانایی دفاع از خودشان را ندارند. این اذیت و آزارها حالت تجاوزگونه پیدا میکرد. مثلاً چند نفری سر راهت را میگرفتند و به سرویسهای مدرسه میبردند و به اجبار با تو رابطه برقرار میکردند.
● هیچگاه پیش آمد که به کسی شکایت کنی؟
چون افراد شبیه به خودم را نمیدیدم، فکر میکردم تنها آدم دنیا هستم که چنین مشکلاتی دارد. برای همین ابراز مسئله و اقرار به این وضعیت، سخت و دردناک بود. البته تلاش زیادی میکردم که سر بسته به مدیر یا معاون مدرسه بفهمانم که چه اتفاقی افتاده اما آنها از من جزئیات میخواستند و تعریف جزئیات برای من آزار دهنده بود. معاون در حقیقت میدانست ولی برای آن که مرا اذیت کند، اصرار میکرد با جزئيات بگو. گاهی اوقات که جزئیات را به سختی شرح میدادم به من میخندیدند و مسخرهام میکردند.
● چه زمانی کامینگ آوت کردی؟
دوران پیش دانشگاهی مصمم بودم که آشکارسازی کنم ولی منتظر ماندم تا کنکور بدهم. بعد از کنکور به خواهرهایم موضوع را گفتم.
● واکنشها چه بود؟ برخوردشان خوب بود؟
اول نه اما الان حمایت میکنند، چون ابتدا اطلاعات زیادی نداشتند که من از چه دارم صحبت میکنم. دیدشان به جنسیت خیلی باینری بود.
● در باره دید غیرباینری به جنسیت توضیح میدهی؟
من رفتارهای متناسب با "کلیشههای زنانه" را دوست دارم. اما به باور خودم اینها مرا زن نمیکنند چون با منطق باینری باید زن باشم تا اعمال زنانه را انجام بدهم یا بالعکس. من حتی مایلم بدنم را تغییر بدهم ولی باز خودم را زن یا مرد نمیدانم چون هویت من قابل گنجایش در مردانگی یا زنانگی به معنای متعارف آن نیست. در ایران خیلیها ناچارا تغییر جنسیت میدهند چون منطق باینری میگوید یا این یا آن.
● چرا تغییر جنیست اینقدر رایج است؛ در حالی که به قول خود ترنسها حکم قصابی دارد؟
چون در ایران فضا باینری است و برای همین شما محکوم هستید به انتخاب نری یا مادگی. نمیتوانید هم آلت منتسب به مردها را داشته باشید و هم متناسب با کلیشههای زنانه رفتار کنید. برای مثال من ریشهای صورتم و خیلی از ویژگیهای جنس نر را دوست ندارم و تلاش میکنم تغییرش بدهم اما در عین حال نمیخواهم کاملاً به جنس ماده تبدیل شوم. من صحنه را به این صورت میبینم که دو سبد جلوی من وجود دارد. در یکی ویژگیهای نرینه و مردانه و در یکی ویژگیهای مادینه و زنانه هست. من میخواهم با اختیار خودم چیزهایی را که دوست دارم از این سبدها به صورت تلفیقی بردارم، اما فضای غالب و حکومت به من اجبار میکنند که یا این سبد یا آن سبد.
● یک سوال رایج این است که چرا ترنسهای "ام تو اف" اینقدر غلیظ و رادیکال آرایش میکنند؟
من خودم هم چنین تجربهای داشتم، دستکم برای من به این صورت بود که بعد از ۲۰ سال محرومیت از داشتن رفتارهای زنانه، میتوانم خودم باشم. برای همین تا حد امکان آن محرومیتها را در قالب هایپرفمنیتی بروز میدادم که بعد به مرور زمان فروکش کرد چون آن هویت هم از چیزی که میخواستم دور بود. البته هر کس دلایل متفاوتی برای این کار دارد. بعضیها هم مثل من از این مرحله عبور میکنند که اینها کاملاً به تفکرات و شخصیت فرد ربط دارد.
● و خود شما با کامینگ اوت از چه مراحلی عبور کردی؟
برای این آشکارسازی ۲۰ سال با خودم کلنجار رفتم. اولش ۶ ماه خانه را ترک کردم و بین تهران و مشهد سرگردان و بیخانمان بودم و حتی یک ماه را در خیابانها گذراندم. در نهایت فشار سختیها باعث شد به خانه برگردم و به خواست پدرم تمکین کنم، خودم را فراموش کنم و آن چیزی بشوم که او میخواست. مدتی در کافه کار میکردم و مدتی هم به کشاورزی مشغول شدم. دانشگاه را هم انصراف دادم چون پول تهران ماندن را نداشتم. در حال حاضر خیلی حمایت میشوم و احساس خودبودن میکنم و درونم را بیشتر ابراز میکنم.
● آیا اطرافیان یا دوستانت بیشتر روشنفکرها و کنشگرها هستند؟
نه لزوما. الان جوانها اطلاعاتشان را از اینترنت میگیرند و از دنیا خبر دارند. ۹۰ درصد البته کلا چیزی از مفهوم ترنس نمیدانند. ۹ درصد تو را درک نمیکنند اما قبولت دارند. تنها یک درصد با آگاهی تو را درک میکنند. خیلیها هم هستند که سعی میکنند حمایت کنند اما متوجه میشوی که نمیدانند و نمیفهمند تو از چه چیزی صحبت میکنی. البته روز به روز شرایط بهتر میشود و اطرافیانی که مثل خودم در اقلیت باشند، بیشتر میشوند. در عین حال باید بگویم که الان اقلیت بودن، حالت سطح بالا دارد. مثلا این که بگویی گی هستم کلاس دارد.
● ترنسها برای کار و حرفه و گذران زندگی بیشتر چه میکنند؟
خیلی از ترنسها میتوانند خوب پول در بیاورند و جایی مشغول باشند به شرط این که صاحبکار خودشان باشند. مثلا مغازه داشته باشند، بعضی هم مهارتهای فنی و نرمافزاری دارند که میتوانند در حوزه کامپیوتر شغلی بیابند یا کسب و کار اینترنتی راه بیندازند.
● و صاحبکارها چه برخوردی دارند؟
صاحبکارها از ظاهر و رفتار شما پی میبرند که ترنس هستید و شرط میگذارند که باید رفتار و ظاهرت رو اصلاح کنی، این حرف را بزنی این حرف را نزنی... خب من اگر میخواستم فیلم بازی کنم که کامینگ اوت نمیکردم. من میخواهم خودم باشم و با همین هویتی که دارم کار کنم.
●آیا آنها با همجنسگراها هم همین رفتار را دارند؟
گیها و لزبینها در بیشتر موارد توانایی ظاهرسازی بیشتری دارند؛ برای همین توی چشم نمیزنند. ترنسها ظاهر مشخصتری دارند، مثلاً وقتی شما سه سال هورمون خورده باشی، دیگر قیافهات داد میزند و تابلو هستی.
● یعنی بین این همه پزشک و مهندس و تحصیلکرده دانشگاه هیچ یک ترنس نیست؟
حتما هستند ولی من برخورد نکردم. خودم دارم حقوق میخوانم.
● برخورد جامعه با ترنس "ام تو اف" و ترنس "اف تو ام" چه تفاوتی دارد؟
دخترهایی که ظاهر پسرانه دارند راحتتر پذیرفته میشوند، البته این به معنی انکار معضلات اف تو امها نیست اما دستکم در مساله ظاهر دستشان بازتر است. کلاً در جامعه مردسالار و پسر دوست، هرگونه تمایل به ظاهر زنانه یا نزدیک شدن به جنس زن باعث تحقیر یا تمسخر میشود. در صورتی که اگر دختری پسرانه رفتار کند امکان دارد حتی باعث جذابیت بیشتر برایش بشود.
● و رفتار پلیس با ترنسها چگونه است؟
افتضاح... یک بار من دیر وقت از سر کار بیرون آمدم و پنج شش نفر از دوستانم را دیدم که دارند با پلیس حرف میزنند اول فکر کردم پلیس از آنها موادی چیزی گرفته، منتظر ایستادم تا مامورها بروند. بعد که پرسیدم چه شده، گفتند دنبال چند تا ترنس بودند. پلیس دنبال بهانه است، از پوشش گرفته تا آرایش و رفتار و لحن حرف زدن، انگار بیخیال جرایم دیگر شدهاند و ترنسها مجرمهای اصلی هستند.
● با پوزش، آیا دست درازی و رفتارهای متجاوزانه هم میکنند؟
من تجربه انگولک از سوی پلیس را ندارم اما در خیابان و مکانهای عمومی زیاد اتفاق میافتد. به همین خاطر تازگی با وجودی که پول زیادی ندارم، هر کجا که میخواهم بروم، مستقییما با ماشین دربستی میروم و حتیالامکان از شلوغی دوری میکنم.
● آن پنج میلیون تومانی که بهزیستی برای حمایت از ترنسها میدهد به چه کاری میآید؟
این پول برای قرصها و هورمونهاست وگرنه اگر کسی بخواهد عمل جراحی کند، این پول حتی ۱۰ درصد هزینه آن نیست. در ضمن وضعیت عملها در ایران دستکم با انتظاراتی که من دارم، رضایتبخش نیست. دوستی تعریف میکرد که دکترش قبل عمل ازش پرسیده بود که کلیتوریس هم میخواهی؟ هزینههای عمل در خارج هم خیلی گران است ما نه رشته مطالعات جنسیت داریم و نه پزشک و جراح متخصص تغییر جنسیت. درگیر شدن با کارهای اداری در بهزیستی هم طاقتفرساست.
● در ایران در باره ترنسها حرف زده میشود. برایشان سمینار میگذارند، در حالی که وجود گی و لزبین را انکار میکنند. چرا ترنسها از چنین بستری برای پیگیری حقوق خودشان استفاده نمیکنند؟
این بستر به شدت باینری و محدود است، همین باعث میشود که نتوان مطالبه زیادی مطرح کرد. حتی همان مطالبه کم هم با بیتوجهی روبرو میشود. برای مثال مطالبه من که خودم را در دوگانگی جنسیتی نمیبینم در این بستر جایی ندارد.
● به نظر میرسد تشکلها و انجمنهای ترنسها هماهنگ و متحد نیستند. درسته؟
واقعیت این است که ما فعالانی داریم که برای اهداف خودشان بقیه اقلیتها مثل همجنسگراها را زیر پا میگذارند یا میگویند ما جزو اولینها بودیم و یک حالت انحصار برای خودشان قائل میشوند. برای همین دستکم من و امثال من نمیتوانیم با اینها به هماهنگی برسیم.
● منظورم این است که چون صورت مسئله در ایران بهخلاف موضوع هموسکسوئلها پاک نشده، میتوان با هماهنگی بهتری به افکار عمومی آگاهی داد.
بله ولی خیلی وقتها این تشکلها خودشان هم نمیدانند چه میخواهند. معلوم نیست دارند راجع به چه بحث میکنند. افتادهاند دست چهارتا آدم که حالت انحصاری و باینری دارند. طرف هیچ چیز از مطالعات جنسیتی نمیداند و زن بودن را در لاک زدن میداند.
● ولی آیا مهم نیست که در رسانههای داخلی حرف زدن از ترنسها تابو نیست و گزارشهایی میدهند؟
بله ولی نادرست. مثلا مستند ساختهاند از ترنسها و صورتشان را شطرنجی کردهاند. آنها را موجودات بدبخت و بیچاره و پر از مسئله نشان میدهند. این گزارشها به جای آگاهی بخشی، بار منفی دارد و بهطور مثال میتواند باعث شود که پدر و مادر من از اینکه فرزندشان ترنس هست، احساس ناراحتی و سرخوردگی کنند. ما احتیاج به ترحم نداریم و در عین حال وقتی ما را به شکل یک مشت آدم مفلوک بیچاره نشان میدهند خانواده آدم فکر میکند چه بلایی سر بچهاش آمده. کار خیلی سبکی است که مستند میسازند و چهره فرد را شطرنجی میکنند. مگر نمیتوان برای شناخته نشدن آنها، از پشت سرشان فیلم گرفت؟
● با این توضیحاتی که میدهی، از تغییر فضا نومید شدهای؟
نه من پاسیو نشدم. همین که با شما حرف میزنم به امید این است که چند نفر دیگر این واقعیات را بشنوند. همبستگی به جای خود اما گیر آدمهایی میافتی که در عالم خودشان هستند.
● وضعیت در فضای مجازی چگونه است، آنجا چه میگذرد؟
خب در توییتر و اینستاگرام خیلیها مطرح میشوند که ممکن است عکس بگذارند و مردم از آنها بدشان بیاید. البته من شخصاً با آنها مشکلی ندارم اما میتوانند تاثیر اجتماعی منفی بگذارند.
● این که به ترنسها معافیت سربازی میدهند اما گواهی اختلال روانی صادر میکنند، کار را بدتر نمیکند؟
متاسفانه همینطور است ولی میتوان این مشکل را دور زد و تحت عنوان نقص عضو معافی پزشکی گرفت.