"جدایی نادر از سیمین" از نگاه ابراهیم گلستان (بخش اول)
۱۳۹۰ بهمن ۱۲, چهارشنبه"موج و مرجان و خارا"، "اسرار گنج دره جنی"، "یک آتش"، "خواستگاری"، "تپه های مارلیک" از جمله کارهای مشهور در کارنامه ی سینمائی ابراهیم گلستان است.
دویچه وله: آقای گلستان، سراسر فیلم "جدایی نادر از سیمین"، مالامال از پرسشهایی مربوط به جامعهی ماست. بهنظر شما، این پرسشهای اجتماعی ویژهی کشور ما، برای داوران خارجی چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟ کما اینکه خود آقای فرهادی هم در جایی گفته بود که فکر می کرده،این فیلم بیشتر مورد پسند جامعهی ایران است و مصرف داخلی دارد.
ابراهیم گلستان: مسئلهی فیلم و سینما این نیست که محتوای آن چیست و خارجی آن را میفهمد یا نه. کسی که فیلم درست میکند، یا نقاشی میکند، یا قصه مینویسد و یا شعر میگوید، در وهلهی اول نظریات خودش را میگوید. هیچ ارتباطی به اینکه چقدر فروش خواهد رفت و یا چقدر از آن تعریف خواهند کرد، ندارد. فیلم فرهادی، فیلم بسیار بسیار بسیار درجه اولی است. ولی برای من کوچکترین اهمیتی ندارد که فلان مجمع سینمایی در تهران آن را تحریم کند یا فلان مجمع سینمایی در خارج، از آن تمجید کند. در هرکدام از این حرفها مقداری مسائل غیرسینمایی در ذهن کسی که بخواهد نقد کند، کسی که بخواهد حرف بزند، هست. به اینها نمیشود کار داشت. مسئله و آنچه مطرح است، فیلم آقای فرهادی است. به من چه که کسی بدش میآید و یا کسی خوشاش میآید. من بارها دیدهام که از فیلمهای مزخرفی تعریفهای عجیب و غریبی کردهاند و از فیلمهای خیلی درجه اولی تعریف نکردهاند.
پرسش من این نبود که این فیلم برای فروش خوب است یا نه، من میگویم مسائلی که بیشتر مربوط به مملکت ما میشود و پرسشهایی است که برای مردم ایران مطرح است، چطور برای یک ژوری خارجی میتواند اهمیت داشته باشد؟
این را از خود ژوری خارجی بپرسید. من چه میدانم؟!
نکتهی دیگر در این فیلم، آن تردیدی است که هم در وجود خدمتکار خانه وجود دارد و هم در نادر (شوهر سیمین). به نظر شما، آیا این تردیدها آنگونه که باید، به بیننده هم منتقل میشود؟ شما هم وقتی فیلم را دیدید، همین تردیدها را داشتید؟
اگر از من سئوال میکنید، من در مورد خودم میتوانم حرف بزنم. من وسیلهی کشف ذهنیات بینندههای فیلم را ندارم. هرچه هم بخواهم بگویم، چاخان خواهد بود. من باید بگویم که خودم چگونه فکر میکنم.
این تردیدها را در شما هم بهوجود آورد؟
اصلاً برای من تردید ایجاد نکرد. من با ذهن خیلی آشنایی به کار فرهادی، با این فیلم روبرو شدم. من کار فرهادی را با فیلم "شهر زیبا" و "چهارشنبهسوری" شناخته بودم و هردوی این فیلمها برای من فوقالعاده و بینظیر بودند و با همین طرز تفکر هم، "جدایی نادر از سیمین" را تماشا کردم. البته این فیلم فوقالعاده و خیلی خوب بود.
چه چیز این فیلم بهنظر شما خیلی خوب میآمد؟ نکتهی برجستهی فیلم از نظر شما کدام است؟
نکتهی برجسته خود فیلم است، خود ساخته شدن فیلم است. تمام تعریفهایی که از یک فیلم میکنند که مثلاً عکاسی این فیلم خوب بود، یا موسیقی متن این فیلم خیلی خوب بود، یا دوربین را اینجا گذاشته بودند یا آنجا گذاشته بودند، یا مونتاژ فیلم اینجور و یا آنجور بود، اینها ممکن است برای تمام مردم دنیا مطرح باشد، ولی هیچکدام از آنها برای من مطرح نیستند.
آنچه برای من مطرح است، مجموع همهی این حرفها است و این فیلم در مجموع این حرفها، درجه اول بوده است. این فیلم فوقالعاده است؛ تمام شد! سلیقهی خود من این است که مقداری خود به خودی و جادرجائی باید در نوشته، فیلم و شعر باشد. این فیلم جادرجایی هم داشت ....
منظورتان از جادرجایی چیست؟
یعنی دارید کاری میکنید، مثلاً شعر یا مقالهای مینویسید، یکباره چیزی به ذهنتان میرسد، بدون اینکه قبلاً روی آن فکر کرده باشید. ذهنتان آماده است، ولیکن جزو نقشهی کارتان نگذاشته بودید؛ یکمرتبه از ذهنتان میپرد بیرون. باید در همهی کارهای هنری، چنین حالتی وجود داشته باشد. تمام تمرینها برای ایجاد کردن، برای لغتشناختن، برای عکس شناختن، باید قبلاً توی ذهن باشد، وقتی مینشیند سر کار، آزاد بگذارد که هرچه به ذهناش میرسد، از آن صافی رد بشود و بیاید توی کار
فیلم فرهادی اینطوری است. خیلی از فیلمها اینطور نیستند. در بعضی از فیلمها، وسط کار، فکر میکنند که از فلان فیلم تقلید کنند و یا میخواهند فلان چیز را هم بگویند. اما این فیلم بافته و منسجم بود. مطالباش به هم بافته شده و حساب شده بود.
گفت و گو کننده: الهه خوشنام
تحریریه: جواد طالعی