خبرنگار زندانکشیده از اوین میگوید
۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبهتجربهی اوین
واشنگتن پست، در شمارهی ۲۶ نوامبر خود حاوی مقالهای به قلم مازیار بهاری است. عنوان مقاله چنین است: «چرا باید با ایران صحبت کرد». در زیر این عنوان آمده است: «من از قساوت رژیم به طور مستقیم آگاهی دارم، اما باز فکر میکنم که چارهای جز تعامل با آن وجود ندارد.»
مقالهی مازیار بهاری این گونه آغاز میشود: «از ماه گذشته، از زمانی که از زندان بدآوازهی اوین آزاد شدم، مدام با این پرسش درگیر بودهام: آیا میتوانیم با این جماعت حرف بزنیم؟ آیا دولت اوباما بایستی با ایران وارد گفتوگو شود؟ غرب در مذاکرات اتمی چه باید کند؟ پاسداران مرا دستگیر کردند، ۱۱۸ روز در حبس نگه داشتند، بازجویی کردند و کتک زدند، به خاطر اینکه صادقانه دربارهی انتخابات ستیزانگیز ریاست جمهوری ۲۲ خرداد گزارش کرده بودم. پس از این تجربه از من انتظار میرود که با گفتوگو مخالف باشم. اما غرب لازم است و باید با رژیم مذاکره کند، صرف نظر اینکه آن رژیم با کسانی چون من چه رفتاری داشته باشد.»
او در ادامه از تجربهی "اوین" میگوید، از آن زندان «بدآوازه»: « در اوین مجبور شدم اعتراف کنم که در طرح توطئهی رسانهای غرب برای سرنگونی رژیم نقش دارم. مرا مجبور کردند از مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای، پوزش بخواهم. مرا به ناگهان آزاد کردند، همان گونه که به ناگهان دستگیر کردند. بازجوی من از من خواست که پیامش را به جهانیان برسانم: "ما ابرقدرت هستیم. قدرت آمریکا در حال زوال است، و ما به زودی بر آنان غلبه میکنیم.“»
بهاری در ادامه دربارهی پاسداران توضیح میدهد، «گروهی روانپریش، که هم دچار احساس ناامنیاند، هم خود را قدرت برتر تصور میکنند. آنان امید دارند که بر حکومت سلطه یابند و امپراتوری اقتصادی خود را در ایران گسترش دهند.» «پاسداران پایهی اصلی قدرت خامنهای هستند. آنان حامی ادعای او در این موردند که نمایندهی الله بر روی زمین است.»
یک جرم مازیار بهاری، پرسش دربارهی آیتالله خامنهای بوده است: «من در یک ای-میل خصوصی پرسیده بودم که آیا قدرت، چشم خامنهای را بسته و رابطهی او با مردم قطع شده است.» ای-میل به دست پاسداران میافتد. آنان بهاری را، آن چنانکه در مقالهاش در "واشنگتن پست" آمده، روزها آزار میدهند و تهدید میکنند که اعدامش خواهند کرد.
بنابر باور مازیار بهاری قدرت در ایران در اختیار یک مثلث است: آیتالله خامنهای، محمود احمدینژاد، سپاه پاسداران. بهاری معتقد است که قدرت اصلی در اختیار سپاه است.
لزوم گفتوگو
بهاری در بخش پایانی نوشتهاش به لزوم گفتوگوی غرب با رژیم ایران پرداخته است: «آیا غرب، بهویژه آمریکا بایستی با این جماعت گفتوگو کند؟ آری، زیرا چارهی دیگری وجود ندارد. غرب باید در مورد برنامهی هستهای و ثبات در عراق و افغانستان به مذاکره پردازد.» به نظر بهاری، خودداری از گفتوگو، آنچنانکه در دورهی بوش مرسوم بود، مشکلی را حل نمیکند و به نفع جناح سرسخت رژیم تمام میشود.
بهاری مینویسد: «غرب تنها با گفتوگو میتواند تهران را وادارد که به خرج و دخل معامله با جهان خارج از خود پی برد.» به نظر او در رژیم هنوز کسانی هستند که عاقلانه فکر کنند. او آزادی خودش را مثال میزند و از قول یک مقام رژیم میگوید که بودن او در زندان به ضرر حکومت بوده است. «دست کم کسانی هستند که هنوز محاسباتشان به این صورت عقلانی است.»
به نظر بهاری غرب بایستی دربرابر برنامههای اتمی رژیم، به هیچ وجه کوتاه نیاید. به این خاطر باید مذاکره کند. او میگوید که نباید پنداشت که مذاکره به ضرر مردم ایران تمام میشود. او به شعار «اوباما، یا با اونا یا با ما" اشاره میکند و مینویسد که با وجود این، مذاکره لازم است. «ما مردم ستمدیدهی ایران باید در بعدی بلندمدت فکر کنیم. خشم ما بایستی با تبدیل شدن به چیزی مثبت متعالی شود. ما را سرکوب کردهاند تا جهان را به صورت سفید و سیاه ببینیم. قدرت ما در دیدن سایههای خاکستری، میتواند قویترین سلاح ما در نبرد علیه کسانی باشد که ما را اسیر میکنند، آزار میدهند و شکنجه میکنند.»
RN/BM