رعایت منافع مشترک ایران و آلمان، بدون سرزنش و اتهام
۱۳۸۸ اردیبهشت ۳, پنجشنبههمهی اعضای حزب لیبرالهای آزاد آلمان (FDP) با این نظر موافقند: "ایران، یکی از مهمترین طرفهای اقتصادی آلمان است." نمایندگان این حزب، در بحثهای داخلی و مصاحبههای رسانهای، هنگامیکه گفتوگو بر سر اعمال تحریمها و چگونگی آن است، همواره بر این نکته تکیه میکنند. این حزب همچنین استفادهی صلحجویانه از فنآوری اتمی را حق همهی کشورها، از جمله ایران میداند. این دیدگاه را الکه هوف (Elke Hoff)، یکی از نمایندگان مجلس فدرال آلمان از این حزب نیز نمایندگی میکند. او در عینحال عضو و معاون گروه پارلمانی ایران ـ آلمان، سخنگوی کمیتهی "خلع سلاح" و عضو کمیسیون دفاعی مجلس آلمان نیز هست. دویچه وله برای آشنایی با دیدگاههای او بهویژه در رابطه با مسائل ایران در بحبوحهی کارزار انتخابات ریاست جمهوری با او گفتوگو کرده است:
دویچه وله: خانم هوف، شما در ماه فوریه به ایران سفر کرده بودید. در این مسافرت چه هدفی را دنبال میکردید؟
الکه هوف: سفر من در ماه فوریه، هم به عراق و هم به ایران بود. برایم مهم بود که در رابطه با ثبات منطقه نظر ایرانیها را هم بدانم. و اینکه ایران چه امکاناتی برای برقراری ثبات درمنطقه دارد و مایل است چه نقشی را در این زمینه ایفا کند.
شما با چه کسانی ملاقات داشتید؟
من با چند تن از مقامات ایرانی، از جمله با معاون وزیر امور خارجه، آقای آخوندزاده و معاون اروپایی و رئیس گروه ایران ـ آلمان و آقای بروجردی ملاقات کردم.
نتیجهی سفر؟
نتیجهی سفر، تأئیدی بر موضع همیشگی من بود که ایران در برقراری و حفظ ثبات منطقه نقش مهمی را بازی میکند، به ویژه در افغانستان. آلمان در حال حاضر بیش از ۴۰۰۰ سرباز در این کشور اسکان داده است و برای من، به عنوان یک سیاستمدار آلمانی مهم است که بدانم چه کشور یا عاملی به ثبات منطقه کمک میکند. ایران میتواند در این رابطه بهخاطر پیوندهای سنتی، فرهنگی و سیاسی خود با این کشور نقش مهمی داشته باشد. ما در این زمینه منافع مشترکی داریم، از جمله در خصوص قاچاق مواد مخدر و مبارزه با آن که غالباً در مرز بین ایران و افغانستان صورت میگیرد.
پس سفر موفقیتآمیزی داشتید؟
از نظر من بله. امیدوارم که گفتوگوهای آتی بین ایران، اتحادیهی اروپا و آمریکا هم مثبت باشند که البته پس از انتخابات ایران صورت خواهند گرفت. چون پیش از آن و در بحبوحهی کارزار انتخاباتی، متأسفانه گفتوگوهای منطقی تحتالشعاع آن قرار میگیرند. امیدوارم که در نیمهی دوم امسال، این مذاکرات بهطور سازندهای برگزار شوند.
امیدوارید که در ایران تغییر قدرت صورت گیرد؟
این پرسشی است که ایرانیها خود باید به آن پاسخ دهند. ایرانیها تصمیم گرفتهاند راه دموکراتیک انتخابات را طی کنند و در درجهی اول نظر آنها شرط است. من آرزو میکنم با دولتی همکاری کنم که به گفتوگوهای سازنده اهمیت میدهد و طبیعی است که محدودیتهایی که ما به عنوان طرف گفتوگو با آن داریم هم باید مورد توجه قرار گیرند. من معتقدم که در این گفتوگوها، بیشترباید روی موارد مشترک دو کشور تکیه کرد تا مواردی که به جدایی میانجامند. برای رسیدن به این امر، باید هر دو طرف موازین دیپلماسی بینالمللی را رعایت کنند.
منظورتان این است که شما بیشتر میتوانید با جناح اصلاحطلبان وارد مذاکره شوید تا با محافظهکاران؟
قطعاً در نگاه اول اینطور بهنظر میرسد. ولی من فکر میکنم که یک دولت همیشه باید بتواند با همهی جناحهای حکومتهای دیگر گفتوگو کند؛ حتی با آنهایی که شاید برداشتهای سیاسی متفاوتی دارند. مهم این است که دیگران نکات اصلی موازین بینالمللی را از نظر دور ندارد: توجه به حقوق بشر، رعایت آزادیها و محترمشمردن شأن و حرمت فردی و نیز توجه به ابراز عقیدهی مستقل. مسلماً این باید شامل حال هر دو طرف شود و همهی این نکات در گفتوگوها هم تجلی یابند و یک دیالوگ منطقی بین طرفین با توجه به منافع بهحق آنان برقرار شود، نه این که طرفین دائم با سرزنش و اتهام با هم روبرو شوند...
... استفادهی صلحجویانه از فنآوری اتمی خواستی است که یکی از کاندیداهای جناح اصلاحطلب، میرحسین موسوی هم بر آن پافشاری میکند.
این حق ایران است. ایران زیر قرارداد "عدم گسترش سلاحهای کشتار جمعی" را امضا کرده است. اختلاف در اینجا ست که کنترل چگونگی پیادهکردن فنآوری اتمی از نظر بسیاری از دولتها و همچنین آژانس بینالمللی اتمی کافی نیست و من فکر میکنم، اگر در این زمینه همکاری شفافی صورت گیرد و ایران "پروتکل الحاقی" را امضا کند، در راه استفادهی صلحجویانه از انرژی اتمی مانعی وجود نخواهد داشت.
موضع "استفادهی صلحجویانه از فنآوری اتمی" را احمدینژاد هم نمایندگی میکند. آیا به این معنی نیست که حزب شما از این نظر از احمدینژاد حمایت میکند؟
آقای احمدینژاد تا به حال به هیأتهای آژانس اجازهی ورود به تمام نیروگاههای اتمی کشور خود را نداده است. و همچنین تا بهحال نتوانسته است جامعهی جهانی را متقاعد سازد که برنامهی ایجاد سلاح اتمی ندارد. ما به گزارشهای آژانس بینالمللی اتمی اعتماد داریم و تا وقتی آقای البرادعی نگفته است که به تمام پرسشها به طور کامل پاسخ داده شده، و ما میتوانیم مطمئن باشیم که ایران، با برنامهی اتمی خود اهداف نظامی را دنبال نمیکند، تا آن زمان این عدم اعتماد همچنان وجود خواهد داشت. ایران باید تلاش کند به این پرسشها پاسخ داده شود، صرفنظر از اینکه چه کسی مسئولیت دولت را بر عهده دارد. این خواستی است که تنها و در درجهی اول به احمدینژاد مربوط نمیشود، آیتالله خامنهای هم مد نظر است. چون اوست که در مسائل مربوط به روابط خارجی و امنیت کشور تصمیم میگیرد و نقش مهمی در این زمینه ایفا میکند.
دولت اوباما در حال تجدیدنظر در رابطه با ایران است. بهنظر میرسد که در حال حاضر امکان "حملهی نظامی" به ایران به پسزمینه رانده شده. این همواره موضع حزب شما بود که با مواضع کشورهای عضو اتحادیهی اروپا همخوان نبود. آیا در حال حاضر امکان گفتوگو با همتایان آمریکایی شما و نمایندگان ایرانی، بدون حضور نمایندگان کشورهای اروپایی وجود دارد؟
بهنظر من باید تلاشکرد همهی کشورهای اروپایی به یک توافق مشترک برسند و فکر نمیکنم که آنها از این کار امتناع کنند. تفاوت بین حزب من و دیگران در این است که ما شک داریم، تحریمهای فوقالعادهای که از چارچوب تحریمهای اتحادیهی اروپا فراتر میروند، ما را به هدف خود نزدیک سازند. آلمان، چنین موضعی را دارد. به ویژه مسائلی که در این رابطه به وجود میآیند، بیاهمیت جلوه داده میشوند؛ مثل اینکه شرکتهای آلمانی نمیتوانند با ایران معاملات قانونی انجام دهند و از این طریق از نظر اقتصادی زیان میبینند، بدون اینکه این خسارات، به نحوی جبران شوند. این موردی است که ما به دولت آلمان انتقاد داریم که میکوشد به ضرر شرکتهای آلمانی خارج از توافقنامههای بینالمللی عمل کند؛ و این خود باعث افزایش نرخ بیکاری میشود.
اصولاً آیندهی رابطه با ایران را چگونه میبینید؟
من فکر میکنم اساساً باید بر سر این امر به توافق رسید که از نظر کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل و کشورهای عضو اتحادیهی اروپا ایران باید در آینده چه نقشی را در منطقه ایفا کند. این مسئله هنوز بهطور کامل روشن نشده است. در این رابطه عوامل زیادی تعیینکننده هستند: از جمله نتیجهی انتخابات در ایران به چه صورت خواهد بود. دولت انتخابی که میتواند جدید یا دولت کنونی باشد، چه موضعی دارد؟ آیا ایران حاضر است با جامعهی جهانی رابطهی سازنده داشته باشد یا تلاش میکند، منافع خود را با مجادله و مقابله به کرسی بنشاند. برای ایران نیز این امر اهمیت دارد که مطمئن شود، مورد حملهی نظامی قرار نمیگیرد.
آیا بهنظر شما عاقلانه بود که دولت آلمان در کنفرانس ضدنژادپرستی در ژنو شرکت نکرد؟
به نظر من اینگونه سیاست، یعنی سیاست صندلیهای خالی، اشتباه است. من فکر میکنم که در چارچوب جامعهی بینالملل باید این امکان باشد که کشوری از این جامعه نسبت به عضو دیگر، نظرات غیرمتعارفی داشته باشد. باید امکانپذیر باشد که این نظرات از طریق بحث و گفتوگو یا حتی از طریق مقابله در چارجوب بحث، تعدیل شوند یا برای ابراز آنها محدودیت قائل شد. ولی این امر که کشوری در خانه بماند و از رویارویی پرهیز کند، درست نیست. باید در ساختارهای دموکراتیک این امکان وجود داشته باشد که گفتوگوهای ناخوشآیند هم صورت گیرند و تحملشوند. به نظر من بهتر بود، آلمان در این کنفرانس شرکت میکرد.
مصاحبهگر: فهیمه فرسایی
تحریریه: داود خدابخش