1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

روزشمار برلیناله • روز دهم: نفس راحت!

۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

برلیناله شامگاه شنبه با اعلام جوایز پایان گرفت. قافله سینمایی که از ۱۰ روز پیش به راه افتاده بود به مقصد رسید. پایانی خوش برای ایرانیان که با امید و دلواپسی برلیناله را همراهی کرده بودند.

https://p.dw.com/p/R2UF

فیلم ایرانی "جدایی نادر از سیمین" دو جایزه خرس نقره‌ای برای بازیگران فیلم و جایزه بزرگ جشنواره، همان "خرس طلایی" محبوب، را از آن خود کرد. در برلین امسال یکی از بزرگترین دستاوردهای هنری در طول تاریخ سینمای ایران به ثبت رسید.

دیروز، یک روز به پایان جشنواره، پیش‌بینی کرده بودم که فیلم اصغر فرهادی یک یا چند جایزه را با خود به ایران خواهد برد. این نه علم غیب می‌خواهد، نه حاصل توطئه است و نه نگارنده به منابع اطلاعاتی خاصی دسترس دارد. واقعیت این است که فیلم "جدایی نادر از سیمین" درونمایه‌ای حساس و پراهمیت را با بیانی مؤثر و نیرومند به روی پرده برده است. آیا از یک فیلم خوب چیزی بیش از این انتظار داریم؟

امسال در قسمت اصلی جشنواره تنها ۱۶ فیلم با هم رقابت داشتند. جشنواره آشکارا از نام‌های درخشان و تولیدهای پرطمطراق فاصله گرفته، بر کشف استعدادهای ناشناخته تمرکز کرده بود. و در مدار این رقابت، فیلم "جدایی نادر از سیمین" برتر بود، به تأکید می‌گویم که با فاصله برتر بود. سایت "دویچه وله" در روزهای گذشته با گزارش‌های متنوع دلایل این برتری را نشان داده است.

داوران جشنواره از خود شهامتی ستایش‌انگیز نشان دادند. "درباره الی" فیلم قبلی اصغر فرهادی دو سال پیش از برلیناله جایزه خرس نقره‌ای را برای بهترین کارگردانی دریافت کرده بود. برخی استدلال می‌کردند که فیلم آخر این سینماگر در برلیناله شانسی ندارد، زیرا جشنواره در فاصله‌ای اندک به یک فیلمساز جایزه نخواهد داد. اما هیئت داوران نشان داد که به چنین قید و بندهای نادرستی پای بند نیست.

همین جا یادآوری کنم که نگارنده در موقع خود فیلم "درباره الی" را اثری کم‌اهمیت دانسته بود. دوربین فرهادی در فیلم اخیر به مراتب حساس‌تر، پخته‌تر و نیرومندتر عمل کرده است.

یک نکته غیرقابل انکار است: فیلم فرهادی با تلاشی دشوار و البته تحسین‌انگیز خود را از حساسیت‌های سیاسی و پیامدهای آن دور نگه داشته است. خود کارگردان نیز در گفت‌وگو با رسانه‌های خارجی با تیزهوشی پرسش‌های سیاسی را "دور" زده است. به نظر من نباید به خاطر این کار به هنرمندی ناسزا گفت که مایل است در میهن خود برای مردم خود فیلم بسازد. سینمادوستان بهتر می‌دانند که ناسزا را که سزاست!

و یک نکته نباید ناگفته بماند: فرهادی در نطق سپاس خود برای بار دوم همبستگی خود را با جعفر پناهی ابراز کرد. این کار بار اول در تهران برای او به بهای گزافی تمام شد.

جشن مراسم پایانی خیلی مفصل و پرطول و تفصیل نبود. پس از اعلام جوایز، وقتی پرده افتاد، تماشاگران بیرون رفتند، برندگان خرس‌های کوچولو صحنه را ترک کردند و تمام چراغ‌ها خاموش شد، همه جا در تاریکی فرو رفت، اما در گوشه‌ی صحنه یک گوشه‌ی نورانی باقی ماند: یک صندلی خالی که روی آن نامی آشنا برق می‌زد: جعفر پناهی!

علی امینی

تحریریه: شهرام احدی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر