سازمان بهداشت جهانی: نابرابریهای اجتماعی، عامل مرگ و میر
۱۳۸۷ شهریور ۸, جمعهیک کودک از یک محله فقیرنشین در شهر گلاسکو (اسکاتلند) ۲۸ سال کمتر از یک پیرمرد ساکن محلههای مرفهنشین این شهر عمر میکند. این دو محله تنها ۱۳ کیلومتر با هم فاصله دارند. این تنها گوشهای از آمار تکاندهندهای است که سازمان بهداشت جهانی ارائه میدهد. آماری که نسبت مستقیمی میان نابرابریهای اجتماعی ومرگومیر برقرار میکند.
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی که روز پنجشنبه (۲۸ اوت) در ژنو منتشر شد، نابرابریهای اجتماعی، قربانیان بیشماری را در سراسر جهان به کام مرگ میکشد. البته تنظیمکنندگان این گزارش بر این عقیدهاند که شکاف در برخورداریهای اجتماعی را میتوان در طول یک نسل از بین برد.
بدترین آمار، مربوط به کشورهای در حال توسعه است. در کشور نیجر (در آفریقای غربی) از هر ۴ کودک، یکی پیش از رسیدن به سن ۵ سالگی میمیرد، این آمار در کشورهای ثروتمند و توسعهیافته تنها یک کودک در هر ۱۵۰ تولد است.
در سوئیس امکان اینکه یک زن در طول مدت بارداری یا بر سر زا بمیرد، یک در ۱۷ هزار و ۴۰۰ است در صورتیکه یکهشتم همجنسان این زنان در افغانستان در این مدت میمیرند.
امید به زندگی یک دختربچه در کشور لسوتو (در جنوب آفریقا) ۴۲ سال کمتر از امید به زندگی همنوع ژاپنی اوست.
سازمان بهداشت جهانی در عین حال تأکید میکند که ساختار ژنتیکی مردم در نقاط مختلف جهان، نمیتواند مسبب چنین اختلاف فاحشی باشد. حتی در درون یک جامعه هم نابرابریهای اجتماعی موجب کاهش عمر اقشار مختلف میشوند: به عنوان مثال در استرالیا مردان قبایل بومی ۱۷ سال کمتر از سایر مردان این کشور عمر میکنند. خطر مرگ کودکان یک مادر بیسواد بولیویایی ۱۰ درصد است، این در حالی است که اگر مادر تحصیلکرده باشد، میزان مرگومیر به ۴/ ۰ درصد کاهش مییابد.
در طول ۲۵ سال جهانیشدن تفاوت فقیر و غنی دو برابر شده
در دهه ۱۹۹۰ در آمریکا، اگر سیاهپوستان هم به اندازه سفیدپوستان از امکانات برخوردار بودند، میشد از ۹۰۰ هزار مورد مرگ جلوگیری کرد. سازمان بهداشت جهانی گزارش میدهد که داروهایی که میلیاردها دلار هزینه تولیدشان بود، توانستند در این دهه تنها زندگی ۱۸۰ هزار انسان را نجات دهند.
یک کمیسیون کارشناسی زیر نظر یکی از استادان دانشگاه لندن، مدت سه سال مشغول جمعآوری اعداد و ارقام مشابه بودهاند. این کمیسیون در پایان از کشورها میخواهد که پول، قدرت و مواد خام را در سطح جهانی، ملی و محلی عادلانهتر تقسیم کنند.
با وجود اینکه جهانیشدن در طول ۲۵ سال گذشته تأثیر شگرفی در تولید ثروت در جهان داشته، اما شکاف میان فقیر و غنی در این مدت دو برابر شده است: در سال ۱۹۸۰، تولید ناخالص ملی کشورهایی که ۱۰ درصد پردرآمدترین انسانهای جهان، در آنها زندگی میکردند، ۶۰ برابر تولید ناخالص ملی کشورهایی بود که ۱۰ درصد از فقیرترین انسانهای دنیا را در خود جای داده بودند. اکنون و پس از ۲۵ سال تجربه جهانیشدن، این اختلاف به ۱۲۲ برابر رسیده است.
به عقیده کارشناسان برخی کشورهای توسعهیافته در پر کردن شکاف ژرف میان انسانهای برخوردار و غیربرخوردار گامهای مؤثری برداشتهاند. آنها سیاستهایی را در پیش گرفتهاند که در طول زمان منجر به بهرهمندی افراد از حقوق برابر، اشتغال، دسترسی مساوی به امکانات و خدمات عمومی و کاهش انزوای اجتماعی برخی اقشار میشود. کارشناسان این کشورها را الگویی برای تمام جهان میدانند.
گزارش سازمان بهداشت جهانی میافزاید که شکاف در برخورداریهای اجتماعی با همکاری پیگیر جهانی قابل ترمیم است. البته اینکه برای این ترمیم تنها یک نسل زمان نیاز داشته باشد کمی خوشبینانه بهنظر میرسد. مدیر کل سازمان بهداشت جهانی تأکید میکند که یک «اجماع جهانی باید صورت گیرد» ، در غیر این صورت «نظام سلامت جامعهها به خودیِ خود اصلاح نمیشوند» .