سالگرد نسل کشی در رواندا
۱۳۸۸ فروردین ۱۹, چهارشنبهروآندا کشوری ست محصور در خشکی که در جنوب شرقی آفریقا جای دارد و در سال ۱۹۶۲ استقلال یافته. در ششم آوریل سال ۱۹۹۴ میلادی، به هواپیمای روسای جمهور روآندا و بروندی، که پس از گفتوگوهای صلح از تانزانیا به کیگالی، پایتخت روآندا، پرواز میکردند، موشکی اصابت کرد و آنها به همراه دیگر سرنشینیان هواپیما کشته شدند. هنوز پس از سالها مشخص نشده که چه کس یا کسانی، این حادثهی خونین را برنامهریزی کرده بودند. جوونال هابیاریمانا، رئیس جمهور روآندا از قوم هوتو بود.
رواندا از اقوام هوتو و توتسی تشکیل شده و طی سالهای ۱۹۵۹و ۱۹۶۲ جنگهای قومی خونینی، میان این دو قوم را تجربه کرده است.
فقط چند ساعت از سقوط هواپیمای روسای جمهور روآندا و بروندی نگذشته بود که سربازان دولتی به همراه شبه نظامیان هوتو جمعآوری شدند و کشتار قوم توتسی در روآندا آغاز گشت. قومی که بهسرعت متهم به این جنایت شده بود.
در طول سه ماه ۸۰۰ هزار نفر از اقلیت توتسی در این کشور به قتل رسیدند. این قتلعام انسانها یکی از نسلکشیهای بزرگ در قرن بیستم بود.
دو ماه قبل از این نسل کشی، ژاک راجر بوبو، نماینده ویژه سازمان ملل متحد به رواندا اعزام شد. این سازمان جهانی با گزارشهایی که از این کشور دریافت میکرد، میدانست که فاجعه ای در این کشور در حال رخ دادن است. بیسبب نبود که از پایان سال ۱۹۹۳ کلاه آبیهای سازمان ملل برای جلوگیری از درگیری به این کشور اعزام شده بودند. اخبار این سربازان به سازمان ملل حکایت از شوم بودن حادثه ای داشت که نزدیک میشد: ارسال سلاح برای افراطگرایان هوتو و تاسیس پایگاههایی نظامی برای شبه نظامیان این گروه ِ قومی از جمله ی این اخبار بودند.
لیندا ملورن، نویسنده انگلیسی و پژوهشگر نسل کشی در رواندا بر این نکته تاکید میورزد که بسیاری از کشورهای جهان از بحران در رواندا اطلاع داشتند و آگاهانه اقدامی نکردند:
«دولت بلژیک بطور مثال از این خطر اطلاع داشت. بلژیک چند هفته قبل از وقوع این حادثه از دیپلماتهای انگلیس و آمریکا در سازمان ملل خواست تا بر شمار نظامیان خود در نیروهای حافظ ِصلح ِ سازمان ملل متحد در رواندا بیافزایند. اما این دو کشور با پیشنهاد بلژیک، بخاطر مشکلات مادی آن، مخالفت کردند. این مخالفت با اعزام نیروی بیشتر به رواندا، تاییدی بود برای گروههایی که در پی قتل عام قوم توتسی بودند. برای آنها دیگر مشخص شد که در صورت شروع قتلعام، نیروهای جهانی دخالتی نخواهند کرد.»
بههنگام روع قتلعام تنها اقدامی که نیروهای اعزامی سازمان ملل متحد کردند این بود که خروج خارجیان را از رواندا مهیا سازند. شورای امنیت اجازه دخالت در درگیریها را به قوای این سازمان جهانی در رواندا نداد. در سازمان ملل حتا کلمهای در مورد نسل کشی بر زبانها نمیآمد. بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا، در صورت اشاره به این حادثه ی خونین، از آن فقط به عنوان جنگ قومی یاد میکرد. اولین بار کوفی عنان، دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد بود که پس از رسیدن به مقام دبیرکلی گفت: «ما نباید هیچگاه فراموش کنیم که جامعه جهانی نتوانست از ۸۰۰ هزار نفر زن، مرد و کودک ِ بیگناه حمایت کند. ما باید بپذیریم که آنچه از دستمان برمیآمد انجام ندادیم تا با این نسل کشی مقابله کنیم.»
پس از این نسل کشی، شوراى امنيت ِ سازمان ملل دادگاهی جهانی را فراخواند تا عاملان این جنایت تاریخی را یافته و به سزای اعمال خود برساند. بسیاری محاکمه و محکوم شدند. فرانسوا اِکساویا اِنگارامبه، رئیس سازمان بازماندگان نسل کشی در روآندا، ایبوکا، اما خواستار شرایطی ست که در آن دیگر امکان وقوع چنین جنایاتی نباشد. او تنها راه را در آموزش مردم میداند.