گیاهخواری مفید است یا زیانبار؟
۱۳۹۵ شهریور ۴, پنجشنبهرواج گیاهخواری در کشورهای اروپایی به عنوان یک شیوه زندگی در میان جوانان نوگرا و نیز خانوادههای پرجمعیت رو به فزونی است. دلایل آن علاوه بر ملاحظات اخلاقی درباره کشتار حیوانات، بهبود وضعیت سلامت و میل به کاهش آسیبهای زیست محیطی است.
آمار و ارقام سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد، فائو (FAO) در این زمینه ممکن است چندان شگفتانگیز نباشد: صنعت پرورش دام مسئول انتشار ۱۵ درصد از گازهای گلخانهای تولید شده توسط انسان است. با پیشبینی جمعیت نه میلیارد و ششصد میلیون نفری در سال ۲۰۵۰ ، تقاضای جهانی برای تولیدات دامی ممکن است تا ۷۰ درصد افزایش یابد.
اما افرادی نیز هستند که گرایشی به این رژیم غذایی ندارند و هنوز هم انتقاداتی در مورد پیامدهای زیانبار گیاهخواری به ویژه بر سلامت انسان به گوش میرسد.
الویرا ساوینو، نماینده پارلمان ایتالیا اخیرا با ارائه یک طرح قانونی که بر اساس مشاهده مواردی از سوءتغذیه در کودکان گیاهخوار صورت گرفته، این موضوع را دوباره به چالش کشیده است. او معتقد است والدینی که گیاهخواری را برفرزندان خود تحمیل میکنند باید به ۴ سال زندان محکوم شوند.
در سوی دیگر قضیه سازمانهای حمایت از حیوانات و محیط زیست چون سازمان HSI (مخفف Humane Society International) تلاش برای افزایش میزان آگاهی درباره فوائد گیاهخواری هستند و دولتها را به گسترش و پشتیبانی از رژیم غذایی مبتنی بر منابع گیاهی تشویق میکنند.
آیا گیاهخواری برای همه افراد مناسب است؟
از نظر ساوینو رژیمی که فاقد پروتئین حیوانی باشد ممکن است موجب فقر آهن و ویتامین B12 و در نتیجه ناراحتیهای اعصاب و کمخونی شود. انجمن تغذیه آلمان هشدار داده است که گیاهخواری ممکن است برای کودکان و نوجوانان رژیم مناسبی نباشد، زیرا کمبود ویتامین میتواند بر روند رشد آنها تاثیرگذار باشد.
جورج ککل، یکی از نویسندگان کتاب "گیاهخوار نشو!" در گفتوگو با دویچه وله گفته است رژیم گیاهخواری افراد را به محصولات غذایی دستکاریشده ژنتیکی چون مکملهای ویتامین B12 وابسته میکند و باعث میشود که گیاهخواران به طور مداوم نیازمند به مشورت با پزشک باشند.
انجمن گیاهخواری تصدیق میکند که کمبود B12 سبب بروز کمخونی و آسیب دستگاه عصبی میشود، بهویژه در کودکانی که از شیر مادر تغذیه میکنند یا مادران گیاهخوار دارند. تنها منابع قابل اطمینان B12 غذاهای غنی شده با ویتامین B12 و مکملهای حاوی B12 هستند.
با این حال هواداران گیاهخواری معتقدند که رژیمهای مبتنی بر منابع غذایی گیاهی برای همه حتی کودکان، زنان باردار و شیرده مناسب هستند. فعالان گیاهخوار طرح ساوینو را واکنشی اغراقآمیز مبتنی بر موارد استثنایی تلقی کردهاند.
جیمی پیرسن، مدیر رسانهای انجمن گیاهخواری در گفتوگو با دویچه وله گفته است: «آنچه که در ایتالیا پیش آمده یک مورد استثنایی است و هیچ ارتباطی با رژیم گیاهخواری که همه منابع مغذی مورد نیاز برای هر گروه سنی را داراست، ندارد.»
رژیم غذایی جدید نیازمند دانش و آگاهی است
سازمان بینالمللی HSI بر اهمیت آگاهی و اطلاعات عمومی برای تغییر روشی سالم به سوی رژیم گیاهخواری تاکید میکند.
الکساندار کلارک یکی از فعالان این سازمان میگوید: «افرادی که قرار است گیاهخواری را برگزینند باید با متخصصین تغذیه مشورت کنند زیرا حذف یک منبع غذایی از برنامه روزانه بدون در نظر گرفتن جایگزینی مناسب به سلامتی آسیب میرساند.»
مایکل گرگر، کارشناس تغذیه معتقد است با وجود اینکه علم از چند دهه گذشته به شدت از کاهش مصرف پروتئین حیوانی پشتیبانی میکند، با این حال بسیاری از افراد به خوردن گوشت که موجب بیماریهای ناشی از تغذیه میشوند ادامه میدهند، زیرا آگاهی کافی و پذیرش همگانی و گسترده در این زمینه وجود ندارد.
او به عنوان مقایسه میگوید: «۵۰ سال پیش هم میگفتند پس چرا مردم با اینکه میدانند سیگار سرطانزاست، باز هم به مصرف آن ادامه میدهند؟ چرا بیشتر پزشکان سیگار میکشند؟»
گرگر ادامه میدهد: «آن زمان مردم فکر میکردند چطور ممکن است چیزی که آنقدر عادی است و پدر و مادرها و حتی پزشکان مصرف میکنند، برای ما مضر باشد؟ ما اکنون نیز با پرسشهای مشابهی روبهرو هستیم.»
چه کسی مسئول است؟
بحثی که ساوینو پیش کشیده است علاوه بر این که گیاهخواری را به چالش میکشد به این نکته نیز اشاره دارد که چه کسی مسئول تغذیه کودک است.
ککل با این عقیده که تحمیل رژیم گیاهخواری بر خردسالان نوعی کودکآزاری است موافق است. اما دیگر کارشناسان میگویند والدین باید در انتخاب نوع تغذیه فرزندانشان آزادی عمل داشته باشند. درهر صورت تحمیل هر شیوه غذایی زیانبار به کودکان باید مورد مجازات قرار گیرد. حتی اگر این تغذیه شامل مواد قندی و چربی باشد و منجر به اضافه وزن و چاقی کودک شود.
پیرسن میگوید: «هزاران مورد سوءتغذیه در انگلستان دیده شده است، اما رسانهها به رای خود موردی را که در ایتالیا پیش آمده برجستهسازی میکنند.»
کلارک میگوید: «اگر زاویه دیدمان را گستردهتر کنیم، در واقع این دولتها هستند که باید مورد سرزنش قرار گیرند. دولتها باید برای بهبود سلامتی و رژیمهای غذایی پایدار تصمیمگیری کنند، اما مشکل این است که آنها از واکنش مردم هراس دارند.»
فلیسیتاس کیتالی، کارشناس تغذیه سازمان حمایت از حقوق حیوانات از ترویج طرح بستن مالیات به گوشت و فرآوردههای دامی از سوی این سازمان خبر داده است. آنها همچنین از طرح گنجاندن آموزش اصول تغذیه در برنامه درسی کودکان پشتیبانی میکنند.
کلارک به رغم خوشبینی از چالشهای بسیاری که گیاهخواران با آن روبهرو هستند آگاه است. اومیگوید: «تغییر به سوی یک رژیم غذایی گیاهخواری کاملا امکانپذیر اما زمانبر است. بیش از هر چیز باید کشش بیشتری در افراد برای مصرف فرآوردههای گیاهی نسبت به محصولات گوشتی به وجود بیاوریم.»
برای پیرسن بزرگترین چالش یافتن راهی برای تغییر جهت دامداران به سمت تولید محصولات کشاورزی و گیاهی است. او میافزاید: « این کار نیازمند آموزش مهارتهای جدید به دامداران و حمایتهای مالی است.»
در حال حاضر تنوع دیدگاههایی که در مورد شیوههای تغذیه وجود دارند به اندازه تنوع خوراکهای موجود در جهان است.